بوی یَلدا را میشنوی؟
انتهای خیابانِ آذر..
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان...
قراری طولانی به بلندایِ یک شَب..
شب عشق بازی برگ و برف…
پاییز چمدان به دست ایستاده!
عزم رفتن دارد…
آسمان بغض کرده و میبارد.
خُدا هم میداند عروس فصلها چقدر دوست داشتنیست…
کاسهای آب میریزم پشت پایِ پاییز…
و تمام میشود.
پاییز، ای آبستن روزهایِ عاشقی،
رفتنت به خیر..
سفرت بی خَطر...
-🧸پیشاپیش یَلداتون مبارک❤️