بعضی وقتا از فاصلهای که بینمونه متنفر میشم.
بیشتر از اون چیزی که فکرشو کنی.
همش اینطوریم که چرا نباید الان کنارش باشم؟
چرا بقیه دوستاش میتونن پیشش باشن اما من نه؟
چرا باید بینمون فاصله باشه؟
چرا نمیتونم باهاش قدم بزنم یا باهم رو پل هوای شیرکاکائو بخوریم؟
ببرمش کتابفروشی و براش قشنگ ترین کتابو بخرم؟
یا وقتایی که حالش بده سریع برم پیشش
یا حالا هرچی.
چرا باید بینمون کلی فاصله باشه و من به بقیه دوستات حسودی کنم؟